بسیاری از انسانها پس از آنکه چند دهه از عمرشان میگذرد به این نتیجه میرسند که هر چه سنشان بیشتر میشود گذر زمان سریعتر میشود.
به عنوان مثال نتیجه تحقیق از ۹۱۸ نفر در جریان یک مطالعه در آمریکا نشان داده است که ۷۷ درصد شرکتکنندگان با این گزاره که «کریسمس هر سال زودتر از سال قبل فرا میرسد» موافق بودهاند.
این در حالی است که تنها ۱۴ درصد با این گزاره مخالف بودند.
از سوی دیگر این امر بسیار عادی است که افراد در دوران کودکی خود گذر زمان را کُند گزارش کنند.
اما دلیل تفاوتی که در ادراک ما از گذر زمان وجود دارد چه میتواند باشد؟ دانشمندان این امر را به چند صورت توضیح میدهند.
تئوری نسبیت (یا تاثیر نسبت)
یکی از رایجترین توضیحهایی که برای تفاوت در ادراک ما از زمان با گذر عمر ارائه میشود نگاه نسبیتی به آن است. به این معنی که برای یک کودک ۱۰ ساله مدت دو سال از زندگیاش برابر با یک پنجم کل زندگی و خاطراتی است که در ذهنش ثبت شده است.
این در حالی است که همین مدت دو ساله برای فردی که ۵۰ سال دارد تبدیل به یک بیست و پنجم کل عمر و خاطراتی میشود که در ذهنش ثبت شده است. طبیعی است که مدت دو سال وقتی تنها یک پنجم زندگی است طولانیتر به نظر برسد تا وقتی که یک بیست و پنجم زندگی را تشکیل میدهد.
به عبارت دیگر هر سالی که به عمر انسان اضافه میشود نسبت کمتری از کل عمر او را تشکیل خواهد داد.